loading...
rozblag
گروه ادبیات ناحیه یک استان قم بازدید : 3 سه شنبه 09 مهر 1392 نظرات (0)

1. پیاله : درلغت به کاسه ای خرد گویند که بدان شراب نوشند. در اصطلاح متصوفه، پیاله در کنایت از محبوب است و برخی گفته اند هر ذره از موجودات پیاله ای است که ازآن مرد عارف شراب معرفت می خورد.

2. پیمانه : از پیمان + ه (پسوند نسبت و ابزار در لغت به معنی ظرفی که بدان چیزها پیماند. مکیال، فقیر، کیله و معیار و نیز آوند شراب ( و مجازاً خود شراب ) است. در تصوف باده حقیقت را گویند و چیزی را گویند که در وی مشاهده ی انوار غیبی نمایند که در دل عارف باشد.

 3. جام : در لغت به معنی کاسه و ظرفی است که در آن آشامیدنی نوشند و از جمله پیاله ی شرابخواری و مجازاٌ شراب را گویند. در تصوف، جام، در دل عارف سالک است که مالامال از معرفت است.

 4. چمانه : کدوی منقشی است که بدان شراب خورند، نیم کدوی تراشیدۀ رنگ ونگار کرده که د آن شراب می خورده اند و بیشتر مخصوص سبُکی بوده است، پیاله یا کوزه شراب، ظرفی چون صراحی و مانند آن که در آن شراب فرو می ریخته اند.

5. خُم : ازخنب، خمب، ظرف سفالین یا گلین بزرگ که در آن آب و دوشاب سرکه و شراب وآرد و مانند آنها کنند. خم کوچک را خمره یا خمبره گویند. خم برگترین ظرف شراب است که در آن شراب هم می ساختند.

 6. رطل : پیمانه و کیلی برای شراب که بیشتر از قدح بوده و انواع و اندازه های مختلف داشته است. گاهی نیز به معنی مطلق پیاله ی شراب آمده است.

 7. ساتگین/ ساتگن، ساتگینی، ساتگنی/ جام و پیاله بزرگ شرابخواری، واژه ای ترکی است و بر ظرفی بزرگ تر از جام اطلاق می کردند.

 8. ساغر، پیاله و جام شراب ظاهراً پیاله و جام و ساغر کوچک ترین آوند یا ظرف شرابخوری بوده اند اما تفاوت آن ها به درستی شناخته نیست.

 9. سبو، سبوی، آوندی سفالین و دسته دار که در آن آب و شراب و جز آن ها ریزند. در تصوف منبع فیضان نور حقیقت را گویند و کنایت از جام می وحدت است که از منبع فیض مطلق هر کسی را سهمی داده اند.

 10. شرابه : ساغر و پیاله، بتوان خُمی از شراب خوردن نتوان دو شرابه آب خوردن (امیرخسرو دهلوی)

 11. صراحی : گونه ای ظرف شیشه ای یا بلورین یا شکمی نه بزرگ و نه کوچک و گلوگاهی تَنگ و دراز که در آن شراب یا مسکری دیگر کنند. تنگ شراب به شکل حیوانات از جمله مرغابی(بط) می ساخته اند و از این رو در اشعار برخی سرایندگان از بط شراب/بط می / بط صهبا سخن رفته است.

 12. قدح/ واژه ای عربی، کاسه، به ویژه کاسه ای بزرگ که آن را دست به دست و دور می گردانیده اند. در تصوف، فیوضات را گویند.

13. قرّابه : شیشه شراب، قسمی شیشه شکم فراخ بزرگ تر از برنی، آوند شیشه ای برگی که در آن شراب و مانند آن ریزند.

 14. مینا که واژه ای فارسی و به گفته برخی پژوهشگران اصل آن واژۀ اوستایی است ولی برخی ریشه مینو به معنی آسمان و بهشت و زمرد دانسته اند.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 7
  • بازدید سال : 12
  • بازدید کلی : 88